تصاویر جدید همای سعادت که امروز بر فراز پارک ملی گلستان فرود آمد | لحظه فرود همای سعادت روی ارتفاعات برفی را ببینید + ویدئو
به گزارش روبرونیوز، نام هما یا هومیه، هومایه، هومیا و هومایا در پهلوی به معنی فرخنده و خجسته است که در اوستا به وفور به کار رفته است. هما یا مرغ سعادت با نام علمی Gypaetus barbatus از تیره یا خانواده Accipitridae بوده و نام انگلیسی آن کرکس ریشدار یا Bearded_Vulture است.
شاید برای شما پارادوکس ایجاد شده باشد که چرا یک کرکس یا لاشخور در باور ما ایرانیها به پرنده سعادت تبدیل شده است؟
بیش از ۸۰ درصد غذای هما مغز استخوان است و قادر است در کمتر از ۲۴ ساعت استخوان را به صورت کامل هضم کند زیرا اسید معده هما زیاد است.
هما مانند دیگر پرندههای شکاری علاقهای به خوردن گوشت و لاشه ندارد و تغذیه اصلی این پرنده استخوان است.
هما استخوان را درحین پرواز از ارتفاع بالا به زمین میاندازد تا به قطعات کوچک تبدیل شود و سپس اقدام به خوردن آن میکند.
همچنین هما از لاک پشت و مارمولک نیز تغذیه میکند.
هما در خاکهای حاوی اکسید آهن با چنگال خود خاک حاوی اکسید آهن را بر میدارد و آن را روی پر و بالش میمالد تا مطمئن شود که به رنگ نارنجی آتشین تبدیل شده و ظاهری جدید به خود بگیرد. این پرنده اینگونه استتار میکند.
همای سعادت یا مرغ سعادت جایگاه ویژهای در ادبیات و فرهنگ ایران زمین دارد و مشهور است که سایهاش بر سر هر که بیفتد، به خوشبختی، سعادت و کامیابی خواهد رسید. به همین دلیل نقش هما در بسیاری از سرستونهای تخت جمشید وجود دارد و اشعار بسیاری در ادبیات پارسی در زمینه آن سروده شده است.
هما در اصل پرندهای استخوان خوار است، ایرانیان باستان چهار عنصر آب، باد، خاک و آتش را بسیار گرامی و مقدّس میشمردند و آنها را به وجود آورنده هستی و گرداننده جهان میدانستند؛ تا آنجا که آیین بیشتر اقوام کهن ایرانی نیز همین عناصر طبیعت بوده است. برای همین مردگان خود را در خاک دفن نمیکردند چون باور داشتند، خاک نباید آلوده شود و نیاکان ما اجساد خود را در دخمهها قرار میدادند. به اعتقاد آنها، اگر هما به سراغ جسدی میرفت آن فرد در عالم جاودان سعادتمند و در دنیای بعد بهشتی میشد.
در افسانهها دیدن هما موجب خوش یمنی بوده است. جالب است بدانید در ادبیات کهن پارسی هرگاه پادشاهی در میگذشت و وی را وارثی برای جانشینی نبود، مردم را در میدانی جمع و همایی را رها می کردند، هما بر سر و شانه هر که می نشست آن فرد پادشاه سرزمین میشد.